دسته بندی | جزوه |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 44 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 48 |
پیشواز نوروز از همان اوج سرما و خفتگی طبیعت و تاریکی زمستان شروع می شود. در ایران زمین زمستان هنگام خمودگی است. روزهای کوتاه شتابان است، و شبهای دراز را باید با گردهم آیی و نشست های دوستانه و خانوادگی و گفتن افسانه ها کوتاه کرد.
برای کشاورزان و آبیاران و باغداران و دامداران که بدنه اصلی زندگی را در ایران تشکیل می دهند زمستان فصل کم کاری است. از این رو آنان بیشتر به کارهای درون خانه می پردازند.
زمستان، سرما ، باد سرد، تاریکی و خمودگی نمادهای بیگاری، تنبلی، ستم و شکست های زندگی است. گفتارهایی مانند «پایان شب سیه سپید است» یا «پشت زمستان، بهار است» و یا «زمستان می رود و روسیاهی به زغال می ماند» نشانگر کوتاه عمری و گذرا بودن ظلم و سیاهی است.
نوروز پیام آور امید به فردای روشن است. امید، اصل زندگی است. تمامی آدمیان تا زمانی که امیدوراند، زنده اند. نوروز یک رستاخیز همگانی و همه جایی را نوید می دهد.
امید را باید با کار و سازندگی و تلاش پاکیزگی و شادی و شیرینی و سرسبزی و رویش زنده داشت. این جاست می بینیم تمامی نوروز و امید یگانه است. چنین که مردم ایران از هزاران سال پیش امیدوار و مشتاق به پیشواز نوروز می روند، نوروز تلاشی همگانی برای زنده داشتن امیدواریهای والاست.
مردم با تلاشی که سزاوار برای مقدم نوروز است به پیشواز آن می روند و زمستان را از زندگی خویش بیرون می رانند و بهزیستی را فرا می خوانند.
ایرانیان سال را به دوازده ماه و به شرح ماه ها و روزهای زیر تقسیم کرده اند:
2- فروردین: فروشی
2-
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دسته بندی موضوعی